زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر خودکارآمدیِ هوش مصنوعی معلمان بر قصد رفتاری آنان برای استفاده از هوش مصنوعی در آموزش با تأکید بر نقش میانجی سودمندیِ ادراک شده و سهولت استفادة ادراک شده بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری و جامعه آماری پژوهش شامل همة معلمان ابتدایی (دورة اول و دوم) شهرستان زرین شهر بودند که از میان آنها 280 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از 4 پرسشنامة خودکارآمدیِ هوش مصنوعی، سودمندیِ ادراک شده، سهولت استفادة ادراک شده و قصد رفتاری استفاده شد که روایی و پایایی آنها محاسبه و گزارش شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار و آمار استنباطی شامل همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری و با نرم افزارهای SPSS و Amos انجام شد.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که خودکارآمدیِ هوش مصنوعی بر قصد رفتاری معلمان برای استفاده از هوش مصنوعی در آموزش، تأثیر مستقیم، مثبت و معناداری دارد (008/0P= ). به علاوه خودکارآمدیِ هوش مصنوعی با میانجیگری سودمندیِ ادراک شده بر قصد رفتاری به صورت غیرمستقیم تأثیر می گذارد (01/0P=). خودکارآمدیِ هوش مصنوعی همچنین از طریق سهولت استفادة ادراک شده بر قصد رفتاری تأثیرگذار است (02/0P=). نتیجه گیری: داشتن ادراکات مثبت در خصوص سودمندی و سهولت استفاده از فناوری هوش مصنوعی در آموزش، دو عامل تأثیرگذار مهم بر قصد معلمان برای استفاده از این فناوری می باشد. خودکارآمدیِ هوش مصنوعی به شکل گیری و تقویت این ادراکات مثبت کمک می نماید و این به نوبة خود قصد معلمان برای استفاده از هوش مصنوعی را تقویت می کند. به منظور بهره گیری از مزایای فراوان بکارگیری هوش مصنوعی در آموزش، لازم است که افزایش خودکارآمدیِ هوش مصنوعی معلمان در برنامه های توسعه حرفه ای ایشان به صورت جدی مدنظر قرار گیرد.